قلقلی... شایدم... فلفلی

و یادمان باشد که زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست... ساعت بعد حساب داریم...

قلقلی... شایدم... فلفلی

و یادمان باشد که زنگ تفریح دنیا همیشگی نیست... ساعت بعد حساب داریم...

شرم خندیدن یا ذوق ...

در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ، 

شرم خندیدن، به  مضحکه هم میهنانمان را بر خود نپسندیم.  

کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...

با اراده جمعی این عادت زشت را به ضد ارزش تبدیل کنیم.

 

رخشان بنی اعتماد 

 

هیچ میدونید یا شنیدید که یه روز یه ...

 یه روز یه ترکه..

 

اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛

خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛

یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.

 

 یه روز یه رشتیه..

  

اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛

برای مهار کردن گاو وحشی قدرت مطلقه تلاش کرد، برای اینکه کسی تو این مملکت ادعای خدایی نکنه؛

اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد.

 

 یه روز یه لره...

 

اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛

ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می شد از شدت عمل احتراز می کرد.

 

 

 یه روز یه قزوینه...

 

به نام علامه دهخدا ؛

از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بوده و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد

 

و چه بسیارند از این یه روز ها در این روزها

 

 

یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی و...

 

تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند... ؛

 حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم، به همدیگه می خندیم!!! و اینجوری شادیم !!!!

این از فرهنگ ایرونی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند.

پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه!

 

  

پی ایرانی نوشت: 

... و خود به راستی می دانیم که اینها تنها مشتی بودند از خروار خروار بزرگ زنان و ابر مردان نامدار  و ماندگار این کهن بوم و بر که جانم فدایش باد... حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

پی گریه نوشت:

نمی دانم چرا هروقت حرف از ایران و ایرانی و آریایی می شود و افتخارات دیروز و امروزش را مرور می کنم، بی اختیار بغضم می ترکد و اشکم جاری.

دیگر یارای نوشتنم نیست، فقط همی گویم و گفته ام بارها...

چو ایران نباشد، تن من مباد ...

... میهنم پاینده باشی و جاودان

نظرات 6 + ارسال نظر
فاطمه (شمیم یار دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:04 ب.ظ

سلامممم
باور می کنی..بی اغراق می گم..
هیچوقت دوست نداشتم جوکی تعریف کنم که به افراد و یا گروه خاصی از هموطنام نسبت داشته باشه..نمی گم نشنیدم..
ولی حس خوبی نداشتم و سعی کردم خودم تکرار کننده خیلی کمی باشم..
پست عمیقی بود..ممنون

من هم مانند شما خیلی سعی می کنم این مورد اخلاقی را رعایت کنم هرچند بعضی وقت ها خیلی سخت می شود رعایت آن.

خدیجه زائر دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:25 ب.ظ http://480209.persianblog.ir

فلوت زن دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:54 ب.ظ http://flutezan.blogfa.com/

سلاااااااااااااااااااااااااااام.
حرفات درسته ! حقیقته ، حقیقتی که همیشه تلخه !
به نظر من الان ایران شده مثل یه بچه بی سرپرستی که همه می خوان صاحب اختبارش باشن و واقعاً هر وقت به این موضوع فک می کنم دلم به شدت می گیره و دلم برای ایرانم ، ایرانمون می سوزه !

اما حیف که کاری از دست من و ما بر نمی آید و البته نمی گذارند که بیاید

کرگدن دل نازک دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http:// karrgadan.blogfa.com

کورش تمدن سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
زیبا گفتی
من فکر میکنم کسانی هم که جک میگن اصلا قصد توهین به قشری رو ندارند
البته بیشترشون اینجورین

سلام بر رئیس عمرانیای محله
لطف دارید
بله منم موافقم ولی اگه همین یه کوچولوشم نباشه به نظر من بهتره. هر چند که قبول دارم یه جورایی اگه این حربه رو از ماها بگیرن شاید خیلی از موضوعات و ترفندهای خندیدن و خندوندن رو از دست بدیم. ولی ما ایرانیا با روحیه ی شادی که داریم (اگه بزارن البته) یقینا یه جایگزین خوب براش پیدا خواهیم کرد.

بهنام چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:30 ب.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

بسیار عالی بود استاد...
واقعآ چه بر سر این اتحاد اومده خدا میدونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد