سفرنامه (1)
چندی پیش (دو-سه هفته قبل)، سفری داشتم به غایت زیبا، مهیج، پر خاطره و مخاطره به سرزمین دانایی و در آنجا تجربه کردم بسیاری از موقعیت ها را و آشنا شدم با دوستانی جدید و گل و با صفا (مانند خودتان ولی در دنیای حقیقی) که بسیار زحمتشان دادم و اذیتشان کردم. از همین جا سلامی گرم و صمیمی برایشان روانه می دارم و خداقوتشان می گویم. زنده باشند و سلامت و پایدار
قصد دارم در دو-سه روز آینده از آن سفر به یادماندنی برایتان بنویسم...
حکیم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ و حماسه سرای ایرانی، سراینده ی شاهنامه، دلبسته به فرهنگ کهن ایران زمین، مردی شیعه مذهب و پیرو اهل بیت پاک رسول خدا بوده است.
بزرگان علم و ادب پارسی مهم ترین دلیلی را که محمود غزنوی (پادشاه زمان فردوسی) شاهنامه را تحویل نگرفت و به او هیچ صله ای (هدیه) نداد، اختلاف مذهبی بین او و فردوسی بود. چرا که محمود سنی مذهب بود و فردوسی شیعه.
این معنی از هجونامه ای که فردوسی برای محمود سروده است، به خوبی بر می آید:
به نام یگانه خالق زیبایی ها
مشتی کوچک از خرواری بزرگ از زیبایی های قاره ی کوچک ایران (شاهرود)
نگاه اول: جنگل و مرتع