سلام بر دوستان عزیز تر از جان
الف) سپاسگزار تمامی دوستان با محبتم هستم که تولدم رو تبریک گفتند و من چون به دور از هرگونه تمدنی بودم (چه برسه به اینترنت) نتونستم تا همین امروز پیغام های عمومی و خصوصی شون رو ببینم و پاسخ بدم.
ب) هر چند غیبت های من به یه روال عادی تبدیل شده و از این بابت همواره شرمنده ی دوستان هستم، اما اینبار علت، (حداقل بی پاسخ موندن پیغام های تبریک) شرکت کردن من و دوستان بود در اینجا (رقابت فینال مستند-مسابقه ی سرزمین دانایی) که امیدوارم حمل بر بی ادبی نشده باشه یه وقت!
ج) پیش تر اینجا و اینجا در رابطه با این مسابقه نوشته بودم و حتما تا حالا قسمت هایی ازش رو دیدید. انصافا مسابقه ایست پر از هیجان، استرس، اضطراب همراه با اشد سختی ها و در به دری ها که انشالا نصیبتون بشه چون به دردسرش میارزه واقعا. خلاصه اینکه تجربه ایست ناب و کمیاب که در زندگی روزمره کمتر فرصت و مجالش برامون پیش میاد. پس زودی برید و اینجا ثبت نام کنید برای فصل (سیزِن) بعدیش.
داستان این ده-پانزده روزه از این قرار بود که تیم ما به عنوان یکی از فینالیست های سیزِن اول سرزمین دانایی انتخاب شده بود (از 54 تیم شرکت کننده در 18 مسابقه ی مرحله ی مقدماتی جمعا 5 تا تیم مدال و امتیاز طلا رو گرفته بودند) و ما به همراه 5 تیم دیگه، 13 ام عازم جزیره ی کیش و سپس هندورابی شدیم برای برگزاری رقابت فینال...
ادامه مطلب ...